فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Outride

aʊtˈraɪd aʊtˈraɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun adverb
    در سواری پیش افتادن از، در برابر طوفان ایستادگی کردن، در مسابقه چیره شدن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد outride

  1. verb Hang on during a trial of endurance
    Synonyms: last-out, stay, ride out

ارجاع به لغت outride

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «outride» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/outride

لغات نزدیک outride

پیشنهاد بهبود معانی