آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Phrasal verbs
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Stay

    steɪ steɪ

    گذشته‌ی ساده:

    stayed

    شکل سوم:

    stayed

    سوم‌شخص مفرد:

    stays

    وجه وصفی حال:

    staying

    شکل جمع:

    stays

    معنی stay | جمله با stay

    verb - transitive verb - intransitive A1

    ماندن، توقف کردن، نگاه داشتن، بازداشتن

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی مقدماتی

    مشاهده

    Stay put until I come back.

    از جایت تکان نخور تا برگردم.

    a two-day stay in Iran

    اقامت دو روزه در ایران

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    a long stay in the hospital

    ماندن طولانی در بیمارستان

    No rival could stay with him.

    هیچ رقیبی نمی‌توانست با او برابری کند.

    a glass of water to stay one's thirst

    یک لیوان آب برای برطرف کردن تشنگی

    to do something to stay the bloodshed

    برای جلوگیری از کشت و کشتار اقدام کردن

    The guests stayed for dinner too.

    مهمانان برای شام هم ماندند.

    He stayed with the front runner.

    شانه‌به‌شانه‌ی دونده‌ی جلو حرکت می‌کرد.

    to stay the distance in a long race

    تا آخر مسابقه‌ی طولانی دوام آوردن

    to stay with a project

    در کاری دوام آوردن

    He got married in Kerman and stayed there.

    در کرمان زن گرفت و آنجا ماندگار شد.

    He stayed confident.

    او مطمئن باقی ماند.

    The instrument stayed in tune for a long time.

    ساز مدت‌ها کوک بود.

    to stay healthy

    سالم ماندن

    to stay (at) home

    (در) خانه ماندن

    verb - transitive

    به تعویق انداختن، موکول کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    The judge stayed the order.

    قاضی اجرای حکم را به بعد موکول کرد.

    the stay of execution

    تعویق اعدام

    noun countable

    توقف، مکث، ایست، سکون

    noun countable

    عصا، نقطه اتکا

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد stay

    1. noun visit
      Synonyms:
      stop break halt holiday vacation stopover sojourn
    1. noun hold, delay
      Synonyms:
      stop pause halt suspension standstill delay postponement deferment stopping reprieve remission
      Antonyms:
      help advance assist go leave abet
    1. noun support, underpinning
      Synonyms:
      prop brace reinforcement buttress shoring underpinning hold column stanchion shore truss underpropping
    1. verb wait
      Synonyms:
      stop pause remain hang around linger delay abide tarry bide continue endure last hang hover dally procrastinate hang out reside settle establish oneself put down roots roost nest perch squat sojourn halt stand sit tight stick around hang about stay out stay put sweat it out sweat hold the fort reprieve respite outstay bunk lag
      Antonyms:
      leave go advance
    1. verb visit
      Synonyms:
      stop lodge tarry dwell live sojourn bide stop over be accommodated put up
    1. verb hold in abeyance
      Synonyms:
      stop delay hold suspend postpone defer interrupt prevent hinder impede obstruct check arrest curb halt stall detain put off adjourn discontinue intermit hold over shelve ward off prorogue

    Phrasal verbs

    stay put

    (عامیانه) آب از آب تکان نخوردن، کاری نکردن

    Idioms

    in stays

    (کشتی) در حال چپ و راست رفتن

    سوال‌های رایج stay

    گذشته‌ی ساده stay چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده stay در زبان انگلیسی stayed است.

    شکل سوم stay چی میشه؟

    شکل سوم stay در زبان انگلیسی stayed است.

    شکل جمع stay چی میشه؟

    شکل جمع stay در زبان انگلیسی stays است.

    وجه وصفی حال stay چی میشه؟

    وجه وصفی حال stay در زبان انگلیسی staying است.

    سوم‌شخص مفرد stay چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد stay در زبان انگلیسی stays است.

    ارجاع به لغت stay

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «stay» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/stay

    لغات نزدیک stay

    • - stavesacre
    • - stavropol
    • - stay
    • - stay at home
    • - stay in
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    self-determination seldom solidarity same here spectral splentic stand the test of time start from scratch bus start over strongly recommend subconsciously arrange cognation piccalilli عدلیه تفاصیل مبادی آداب پیراهن پرنده پا بلوط بازو آشغال ماهی شمشیری ماهی هادوک ماهی کف‌زی ماهی اسنپر ماهی سی بس ماهی فرشته‌ای
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.