آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Lag

    læɡ læɡ

    گذشته‌ی ساده:

    lagged

    شکل سوم:

    lagged

    سوم‌شخص مفرد:

    lags

    وجه وصفی حال:

    lagging

    شکل جمع:

    lags

    معنی lag | جمله با lag

    verb - intransitive

    عقب ماندن، عقب افتادن، عقب بودن

    The country's economy lags behind those of its neighbors.

    اقتصاد کشور از اقتصاد همسایگانش عقب است.

    He lagged behind the rest because his shoes were hurting his feet.

    او از دیگران عقب ماند؛ چون کفش‌هایش پاهایش را می‌زد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    In space technology they lag behind us by ten years.

    آن‌ها در فنون فضانوردی ده سال از ما عقب هستند.

    She lags behind at school.

    او در درس (یا در مدرسه) عقب است.

    noun countable

    کندی، لنگی، واماندگی، عقب‌ماندگی، اختلاف

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    time lag

    اختلاف زمانی

    This work must go forward without a lag.

    این کار باید بی‌درنگ جلو برود.

    verb - transitive

    با عایق پوشاندن، عایق بستن

    He lagged the pipes with insulation.

    او لوله‌ها را با عایق پوشاند.

    They lagged the roof.

    آن‌ها سقف را با عایق پوشاندند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد lag

    1. verb move slowly; delay
      Synonyms:
      delay slow linger tarry drag loiter shuffle trail hang back dally dawdle plod trudge saunter idle lounge poke inch hobble limp falter flag stagger retard slacken wane ebb diminish decrease lose strength fall off tail slow up put off procrastinate drag one’s feet dillydally inch along be behind get no place fast tool stay jelly fail
      Antonyms:
      rush run

    سوال‌های رایج lag

    گذشته‌ی ساده lag چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده lag در زبان انگلیسی lagged است.

    شکل سوم lag چی میشه؟

    شکل سوم lag در زبان انگلیسی lagged است.

    شکل جمع lag چی میشه؟

    شکل جمع lag در زبان انگلیسی lags است.

    وجه وصفی حال lag چی میشه؟

    وجه وصفی حال lag در زبان انگلیسی lagging است.

    سوم‌شخص مفرد lag چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد lag در زبان انگلیسی lags است.

    ارجاع به لغت lag

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «lag» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lag

    لغات نزدیک lag

    • - lafayette
    • - laffer curve
    • - lag
    • - lag screw
    • - lagan
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.