با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Saunter

ˈsɒːntər ˈsɔːntə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    sauntered
  • شکل سوم:

    sauntered
  • سوم‌شخص مفرد:

    saunters
  • وجه وصفی حال:

    sauntering
  • شکل جمع:

    saunters

معنی و نمونه‌جمله

noun verb - intransitive
ولگردی کردن، پرسه زدن، گردش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- Well-dressed men were sauntering along Tajrish bridge.
- مردهای خوش‌لباس سر پل تجریش پرسه می‌زدند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد saunter

  1. noun stroll
    Synonyms: airing, amble, constitutional, promenade, ramble, turn, walk
    Antonyms: run
  2. verb stroll along
    Synonyms: amble, ankle, dally, drift, linger, loiter, meander, mope, mosey, ooze, percolate, promenade, ramble, roam, rove, sashay, stump, tarry, toddle, traipse, trill, wander
    Antonyms: run

ارجاع به لغت saunter

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «saunter» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/saunter

لغات نزدیک saunter

پیشنهاد بهبود معانی