گذشتهی ساده:
oozedشکل سوم:
oozedسومشخص مفرد:
oozesوجه وصفی حال:
oozingشکل جمع:
oozesشیره، شهد، چکیده، جریان، جاری، رسوخ، لجنزار، بستر دریا، تراوش کردن، آهسته جریان یافتن، بیرون دادن، لای
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
to dredge the ooze from the bottom of the river
لجن ته رودخانه را لایروبی کردن
Blood oozed from his wounds.
خون به آهستگی از زخمهایش جاری بود.
Muddy water oozed through the pebbles.
آب گلآلود از میان ریگها میتراوید.
His voice oozed confidence.
صدای او حاکی از اطمینان بود.
His writings ooze with hostility.
از نوشتههای او دشمنی میبارد.
She was oozing charm from every pore.
دلبری و طنازی از همهی روزنههای بدنش میتراوید.
the ooze at the bottom of the lake
لجن ته دریاچه
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ooze» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ooze