فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Ooze

uːz uːz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    oozed
  • شکل سوم:

    oozed
  • سوم شخص مفرد:

    oozes
  • وجه وصفی حال:

    oozing
  • شکل جمع:

    oozes

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun verb - transitive verb - intransitive
    شیره، شهد، چکیده، جریان، جاری، رسوخ، لجن‌زار، بستر دریا، تراوش کردن، آهسته جریان یافتن، بیرون دادن، لای
    • - to dredge the ooze from the bottom of the river
    • - لجن ته رودخانه را لای‌روبی کردن
    • - Blood oozed from his wounds.
    • - خون به آهستگی از زخمهایش جاری بود.
    • - Muddy water oozed through the pebbles.
    • - آب گل‌آلود از میان ریگ‌ها می‌تراوید.
    • - His voice oozed confidence.
    • - صدای او حاکی از اطمینان بود.
    • - His writings ooze with hostility.
    • - از نوشته‌های او دشمنی می‌بارد.
    • - She was oozing charm from every pore.
    • - دلبری و طنازی از همه‌ی روزنه‌های بدنش می‌تراوید.
    • - the ooze at the bottom of the lake
    • - لجن ته دریاچه
    مشاهده نمونه‌جمله بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد ooze

  1. noun liquid emitted
    Synonyms: alluvium, fluid, glop, goo, gook, gunk, mire, muck, mud, silt, slime, sludge
  2. verb emit liquid
    Synonyms: bleed, discharge, drain, dribble, drip, drop, escape, exude, filter, flow, issue, leach, leak, overflow, percolate, perspire, seep, spurt, strain, sweat, swelter, trickle, weep, well

ارجاع به لغت ooze

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ooze» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ooze

لغات نزدیک ooze

پیشنهاد بهبود معانی