آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Dribble

    ˈdrɪbl ˈdrɪbl

    گذشته‌ی ساده:

    dribbled

    شکل سوم:

    dribbled

    سوم‌شخص مفرد:

    dribbles

    وجه وصفی حال:

    dribbling

    معنی dribble | جمله با dribble

    verb - transitive

    کم کم بیرون دادن (یا آمدن)، کم کم جلو آمدن، خرده خرده پیش بردن

    He leaned on the pillow, letting smoke dribble through his nostrils.

    به پشتی لم داد و گذاشت دودها حلقه‌حلقه از دو سوراخ دماغش خارج شود.

    verb - intransitive

    آب از لب و لوچه جاری کردن (یا شدن)، آب دهان (کسی) جاری شدن، قطره قطره ترشح کردن، چکه کردن، کم کم جاری شدن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    The guests dribbled in anticipation of food.

    در انتظار غذا آب از لب و لوچه میهمانان راه افتاده بود.

    His hand trembled as he held the spoon, dribbling sugar all over the tablecloth.

    قاشق شکر را که گرفت دستش لرزید و شکر را بر رومیزی پاشید.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    Some babies dribble.

    برخی نوزادان گلیز می‌ریزند.

    verb - transitive verb - intransitive

    (فوتبال و بسکتبال و غیره) دریبل کردن، پابه پا کردن

    He dribbled the ball toward the basket.

    او توپ را به سوی حلقه دریبل کرد.

    He was trying to dribble the ball past his opponents.

    او سعی می کرد توپ را از مقابل حریف دریبل کند.

    noun countable

    دریبل

    noun countable

    چکه، مقدار بسیار کم

    The brain-drain was a dribble that turned into a flood.

    فرار مغزها چکه‌ای بود که به سیل تبدیل شد.

    dribbles of dried blood on the shirt of the accused

    لکه‌های خون خشک‌شده روی پیراهن متهم

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    There is only a dribble of tea left in the teapot.

    فقط یک ذره چای در قوری مانده است.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد dribble

    1. verb trickle
      Synonyms:
      drip drop leak run seep ooze drizzle weep drool salivate slaver slobber distill fall in drops spout squirt trill drivel
      Antonyms:
      pour

    سوال‌های رایج dribble

    گذشته‌ی ساده dribble چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده dribble در زبان انگلیسی dribbled است.

    شکل سوم dribble چی میشه؟

    شکل سوم dribble در زبان انگلیسی dribbled است.

    وجه وصفی حال dribble چی میشه؟

    وجه وصفی حال dribble در زبان انگلیسی dribbling است.

    سوم‌شخص مفرد dribble چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد dribble در زبان انگلیسی dribbles است.

    ارجاع به لغت dribble

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «dribble» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dribble

    لغات نزدیک dribble

    • - drg
    • - drib
    • - dribble
    • - driblet
    • - dribs and drabs
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.