آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Slobber

ˈslɑːbər ˈslɒbə

معنی slobber | جمله با slobber

noun verb - transitive verb - intransitive adverb

گل، لجن، آب دهان، بزاق، گلیز، گریه بچگانه، تلفظ کلمات با جاری ساختن آب دهان، آب دهان روان ساختن، بزاق زدن به، دهان را آب انداختن، دارای احساسات بچگانه مثل بچه بوسیدن یاگریستن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The baby slobbered on his mother's shoulder.

آب دهان کودک روی شانه‌ی مادرش جاری شد.

As soon as he saw the meat, the dog slobbered.

با دیدن گوشت آب دهان از لب و لوچه‌ی سگ جاری شد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Critics slobbered over his new novel.

نقدگران در تعریف از رمان او زیاده‌روی کردند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد slobber

  1. verb drool
    Synonyms:

ارجاع به لغت slobber

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «slobber» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/slobber

لغات نزدیک slobber

پیشنهاد بهبود معانی