Distill

dɪˈstɪl dɪˈstɪl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    distilled
  • شکل سوم:

    distilled
  • سوم شخص مفرد:

    distills
  • وجه وصفی حال:

    distilling

توضیحات

حالت نوشتاری در انگلیسی بریتانیایی distil است.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • verb - intransitive verb - transitive
    تقطیر کردن یا شدن، چکانیدن، چکیدن
    • - Some strong alcoholic drinks such as whiskey are made by distilling.
    • - برخی از نوشیدنی‌های الکلی قوی مانند ویسکی با تقطیر کردن تهیه می‌شوند.
    • - A liquor that distils easily.
    • - مشروبی که به‌آسانی تقطیر می‌شود.
    • - A lot of whisky is distilled in Scotland.
    • - مقدار زیادی ویسکی در اسکاتلند تقطیر می‌شود.
    • - water distilling over the rocks
    • - آبی که از روی سنگ‌ها می‌چکد (نشت می‌کند)
    • - Gasoline is distilled from crude oil.
    • - بنزین از نفت خام تقطیر می‌شود.
  • verb - transitive formal
    (لب کلام کتاب و نوشته و غیره را) استخراج کردن، بیرون کشیدن، خلاصه کردن
    • - to distil information before presenting it to the committee
    • - استخراج کردن اطلاعات پیش از ارائه به کمیته
    • - to distil the meaning of a poem
    • - مفهوم یک شعر را بیرون کشیدن
  • verb - intransitive verb - transitive
    (با: out یا off) گرفتن از/جدا کردن (با تقطیر)، زدودن
    • - to distil off the salt from sea water
    • - نمک آب دریا را گرفتن
    • - The chemist distilled out the essential oils from the plant.
    • - شیمی‌دان اسانس‌های گیاه را جدا کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد distill

  1. verb make pure; draw out something
    Synonyms: boil down, brew, clarify, concentrate, condense, cook, cut, cut down, cut to the bone, dribble, drip, drop, evaporate, express, extract, ferment, get to the meat, infuse, precipitate, press, press out, purify, rarefy, rectify, refine, squeeze out, steam, sublimate, trickle, trim, vaporize, volatilize
    Antonyms: dirty, pollute

ارجاع به لغت distill

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «distill» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/distill

لغات نزدیک distill

پیشنهاد بهبود معانی