آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Distill

    dɪˈstɪl dɪˈstɪl

    گذشته‌ی ساده:

    distilled

    شکل سوم:

    distilled

    سوم‌شخص مفرد:

    distills

    وجه وصفی حال:

    distilling

    توضیحات:

    حالت نوشتاری در انگلیسی بریتانیایی distil است.

    معنی distill | جمله با distill

    verb - intransitive verb - transitive

    تقطیر کردن یا شدن، چکانیدن، چکیدن

    Some strong alcoholic drinks such as whiskey are made by distilling.

    برخی از نوشیدنی‌های الکلی قوی مانند ویسکی با تقطیر کردن تهیه می‌شوند.

    A liquor that distils easily.

    مشروبی که به‌آسانی تقطیر می‌شود.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    A lot of whisky is distilled in Scotland.

    مقدار زیادی ویسکی در اسکاتلند تقطیر می‌شود.

    water distilling over the rocks

    آبی که از روی سنگ‌ها می‌چکد (نشت می‌کند)

    Gasoline is distilled from crude oil.

    بنزین از نفت خام تقطیر می‌شود.

    verb - transitive formal

    (لب کلام کتاب و نوشته و غیره را) استخراج کردن، بیرون کشیدن، خلاصه کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    to distil information before presenting it to the committee

    استخراج کردن اطلاعات پیش از ارائه به کمیته

    to distil the meaning of a poem

    مفهوم یک شعر را بیرون کشیدن

    verb - intransitive verb - transitive

    (با: out یا off) گرفتن از/جدا کردن (با تقطیر)، زدودن

    to distil off the salt from sea water

    نمک آب دریا را گرفتن

    The chemist distilled out the essential oils from the plant.

    شیمی‌دان اسانس‌های گیاه را جدا کرد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد distill

    1. verb make pure; draw out something
      Synonyms:
      purify refine extract press clarify concentrate condense evaporate express rectify cut cut down trim squeeze out boil down cook brew ferment steam drip drop trickle dribble vaporize volatilize precipitate get to the meat cut to the bone infuse sublimate rarefy press out
      Antonyms:
      pollute dirty

    سوال‌های رایج distill

    گذشته‌ی ساده distill چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده distill در زبان انگلیسی distilled است.

    شکل سوم distill چی میشه؟

    شکل سوم distill در زبان انگلیسی distilled است.

    وجه وصفی حال distill چی میشه؟

    وجه وصفی حال distill در زبان انگلیسی distilling است.

    سوم‌شخص مفرد distill چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد distill در زبان انگلیسی distills است.

    ارجاع به لغت distill

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «distill» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/distill

    لغات نزدیک distill

    • - distich
    • - distichous
    • - distill
    • - distillate
    • - distillation
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    k keep your eyes peeled knack hindi concern hibernal high and mighty hilarious the outset reach out genuine interest genuine polluter intentionality belonging کشکول کوشک ساعد تهدیدآمیز تحکم تحکیم لحاف محفل ماسک معمول مطبوع مطبوعات مجزا محال محجر
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.