گذشتهی ساده:
vaporizedشکل سوم:
vaporizedسومشخص مفرد:
vaporizesوجه وصفی حال:
vaporizingتبخیر کردن، تبخیر شدن، بخارشدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The benzene vaporized and formed a huge cloud of gas.
بنزین تبخیر شد و یک ابر عظیمی از گاز را تشکیل داد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «vaporize» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/vaporize