با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Aerate

erˈeɪt ˈeəreɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    aerated
  • شکل سوم:

    aerated
  • سوم‌شخص مفرد:

    aerates
  • وجه وصفی حال:

    aerating

معنی

verb - transitive
هوا دادن، تحت‌تأثیر (شیمیایی) هوا درآوردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد aerate

  1. verb To expose to circulating air
    Synonyms: air, oxygenate, ventilate, aerify, charge, air-out, freshen, inflate, wind, oxygenize, fluidize, cross-ventilate, oxygenise
  2. verb Aerate (sewage) so as to favor the growth of organisms that decompose organic matter
    Synonyms: activate
  3. noun
    Synonyms: sud

ارجاع به لغت aerate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «aerate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/aerate

لغات نزدیک aerate

پیشنهاد بهبود معانی