فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Aerate

erˈeɪt ˈeəreɪt

گذشته‌ی ساده:

aerated

شکل سوم:

aerated

سوم‌شخص مفرد:

aerates

وجه وصفی حال:

aerating

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive

گازدار کردن (افزودن گاز به مایعات، به‌ویژه به نوشیدنی‌ها)

They use a special tool to aerate the beer.

آن‌ها برای گازدار کردن آب‌جو از ابزار خاصی استفاده می‌کنند.

If you aerate the soda too much, it will lose its flavor.

اگر نوشابه را بیش‌ از حد گازدار کنید، طعم خود را از دست می‌دهد.

verb - transitive

در معرض هوا قرار دادن، هوا دادن، هوادار کردن، تحت‌تأثیر هوا درآوردن، اکسیژن رساندن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

You should aerate the compost to speed up the decomposition process.

برای تسریع فرایند تجزیه، باید به کمپوست هوا بدهید.

The scientist aerated the solution to ensure that the reaction would proceed efficiently.

دانشمند محلول را هوادهی کرد تا اطمینان حاصل کند که واکنش به‌طور مؤثر پیش می‌رود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد aerate

  1. verb to expose to circulating air
    Synonyms:
    air ventilate freshen air-out inflate oxygenate oxygenize oxygenise wind charge aerify cross-ventilate fluidize
  1. verb aerate (sewage) so as to favor the growth of organisms that decompose organic matter
    Synonyms:
    activate

لغات هم‌خانواده aerate

  • verb - transitive
    aerate

ارجاع به لغت aerate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «aerate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/aerate

لغات نزدیک aerate

پیشنهاد بهبود معانی