گذشتهی ساده:
aeratedشکل سوم:
aeratedسومشخص مفرد:
aeratesوجه وصفی حال:
aeratingگازدار کردن (افزودن گاز به مایعات، بهویژه به نوشیدنیها)
They use a special tool to aerate the beer.
آنها برای گازدار کردن آبجو از ابزار خاصی استفاده میکنند.
If you aerate the soda too much, it will lose its flavor.
اگر نوشابه را بیش از حد گازدار کنید، طعم خود را از دست میدهد.
در معرض هوا قرار دادن، هوا دادن، هوادار کردن، تحتتأثیر هوا درآوردن، اکسیژن رساندن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
You should aerate the compost to speed up the decomposition process.
برای تسریع فرایند تجزیه، باید به کمپوست هوا بدهید.
The scientist aerated the solution to ensure that the reaction would proceed efficiently.
دانشمند محلول را هوادهی کرد تا اطمینان حاصل کند که واکنش بهطور مؤثر پیش میرود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «aerate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/aerate