فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉
بیا تولد

    Oxygenize

    ˈɑːksɪdʒənaɪz ˈɒksɪdʒənaɪz
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    • verb - transitive
      رجوع شود به: oxidize
    • verb - transitive
      رجوع شود به: oxygenate
    پیشنهاد بهبود معانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    مترادف و متضاد oxygenize

    1. verb Impregnate, combine, or supply with oxygen
      Synonyms: oxygenise, oxygenate, aerate
    2. verb Change (a compound) by increasing the proportion of the electronegative part; or change (an element or ion) from a lower to a higher positive valence: remove one or more electrons from (an atom, ion, or molecule)
      Synonyms: oxygenise

    ارجاع به لغت oxygenize

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «oxygenize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/oxygenize

    لغات نزدیک oxygenize

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری