گذشتهی ساده:
airedشکل سوم:
airedسوم شخص مفرد:
airsوجه وصفی حال:
airingشکل جمع:
airsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
به مسافرت تفریحی رفتن (برای تغییر دادن حال و هوا )
تغییر آب و هوا
(انگلیس) فیس و افاده، ناز و غمزه
غفلتاً و بهطور اسرارآمیزی ظاهر شدن
(توسط رادیو یا تلویزیون) پخش شدن
کاملاً ناپدید شدن، غیب شدن
(عامیانه) معشوق را ترک کردن، معشوق را رد کردن
1- جاری، متداول 2- معلق، بلاتکلیف
(رادیو و تلویزیون) خاموش، وقفه در پخش
(رادیو و تلویزیون) در حال پخش، در حال سخن پراکنی
به هوای آزاد رفتن، در هوای آزاد تنفس یا تفریح کردن
1- معلق، نابسامان، بلاتکلیف 2- (عامیانه) خشمگین، هیجانزده
احساس سبکی و شادی کردن، سرمست بودن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «air» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/air