هوای تازه، هوای مطبوع
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He enjoyed the fresh air while hiking in the mountains.
هنگام پیادهروی در کوهستان از هوای تازه لذت میبرد.
They opened the windows to let in some fresh air.
پنجرهها را باز کردند تا هوای تازه وارد شود.
After being indoors all day, I craved some fresh air.
بعداز ماندن در خانه در تمام روز، هوس هوای تازه کردم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «fresh air» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fresh-air