فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Aviation

ˌeɪ- / / ˌæ- ˌeɪviˈeɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    aviations

معنی و نمونه‌جمله

  • noun
    هوانوردی، هواپیمایی، پرواز
    • - aviation spirit
    • - بنزین هواپیما
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد aviation

  1. noun flying an aircraft; study of flying aircraft
    Synonyms: aerodynamics, aeronautics, flight, navigation, piloting

ارجاع به لغت aviation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «aviation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/aviation

لغات نزدیک aviation

پیشنهاد بهبود معانی