شکل جمع:
flightsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(نیروی هوایی انگلیس) ستوان پرواز، افسر پرواز، سروان (نیروی هوایی)
به پرواز درآمدن، به هوا رفتن، (از زمین) بلند شدن
گریزاندن، وادار به فرار کردن، فراراندن
گریختن، فرار کردن، به چاک زدن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «flight» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/flight