آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۷ شهریور ۱۴۰۴

    Miller

    ˈmɪlər ˈmɪlə

    معنی miller

    noun

    آسیابان، (جانورشناسی) نوعی پروانه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد miller

    1. noun United States playwright (1915-2005)
      Synonyms:
      arthur miller glenn miller alton glenn miller mill owner mill operator meal grinder
    1. noun United States novelist whose novels were originally banned as pornographic (1891-1980)
      Synonyms:
      Henry Miller Henry Valentine Miller henry miller
    1. noun machine tool in which metal that is secured to a carriage is fed against rotating cutters that shape it
      Synonyms:
      milling-machine
    1. noun any of various moths that have powdery wings
      Synonyms:
      moth miller

    سوال‌های رایج miller

    معنی miller به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «miller» در زبان فارسی به «آسیابان» ترجمه می‌شود.

    این واژه به فردی اشاره دارد که مسئول آسیاب کردن غلات مانند گندم، جو یا ذرت است تا به آرد یا محصولات مشابه تبدیل شوند. آسیابان‌ها از قدیم نقش حیاتی در تأمین مواد غذایی جوامع داشته‌اند، زیرا آرد یکی از پایه‌ای‌ترین مواد خوراکی برای تهیه نان و سایر محصولات غذایی به شمار می‌رود. به همین دلیل، شغل miller همواره اهمیت اقتصادی و اجتماعی بالایی در جوامع کشاورزی و شهری داشته است.

    تاریخچه‌ی آسیابان‌ها به هزاران سال پیش بازمی‌گردد. در ابتدا، آسیاب‌ها به‌صورت دستی یا با استفاده از سنگ‌های بزرگ و انرژی انسان یا حیوان کار می‌کردند. با گذشت زمان، آسیاب‌های بادی و آبی ساخته شدند که توانایی آسیاب کردن حجم بیشتری از غلات را داشتند و زندگی مردم را آسان‌تر کردند. بنابراین، نقش miller نه تنها به آسیاب کردن غلات محدود می‌شد، بلکه با توسعه فناوری و اقتصاد محلی نیز پیوند خورده بود.

    از منظر اجتماعی، آسیابان‌ها معمولاً جایگاه خاصی در جامعه داشتند. آسیاب‌ها محل تجمع مردم و مرکز تبادل اطلاعات محلی بودند و آسیابان‌ها به‌عنوان افرادی با مهارت و دانش فنی شناخته می‌شدند. در برخی فرهنگ‌ها، نقش miller در داستان‌ها و افسانه‌ها نیز بازتاب یافته است، جایی که آسیابان گاه نماد تلاش، مهارت و مسئولیت‌پذیری یا حتی چالش‌ها و مشکلات زندگی روزمره بوده است.

    در دوران مدرن، با پیشرفت صنایع غذایی و مکانیزه شدن فرآیند آسیاب، نقش سنتی miller تغییر کرده است. امروزه آسیابان‌ها ممکن است به مدیریت کارخانه‌های بزرگ آردسازی، کنترل کیفیت و نظارت بر فرآیند تولید مشغول باشند. هرچند ابزارها و مقیاس کار تغییر کرده است، اما ماهیت اصلی شغل—تبدیل دانه‌های خام به محصولی قابل مصرف—همچنان حفظ شده است. این نشان می‌دهد که مفهوم miller با گذر زمان به شکل صنعتی و علمی توسعه یافته، اما ریشه‌ی سنتی و انسانی آن همچنان قابل احترام است.

    علاوه بر کاربرد اقتصادی، miller در ادبیات و فرهنگ عمومی نیز جایگاه دارد. در بسیاری از آثار داستانی و شعری، آسیابان نمادی از تلاش روزمره، صبر و ثبات در زندگی است. حتی اصطلاحات و ضرب‌المثل‌هایی مرتبط با آسیاب و آسیابان در فرهنگ‌های مختلف نشان‌دهنده‌ی ارزش اجتماعی و فرهنگی این حرفه است. واژه‌ی miller نه تنها شغلی فنی و اقتصادی را نشان می‌دهد، بلکه حامل بار فرهنگی و تاریخی قابل توجهی نیز هست.

    ارجاع به لغت miller

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «miller» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/miller

    لغات نزدیک miller

    • - millepede
    • - millepore
    • - miller
    • - miller's-thumb
    • - millerite
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    sole gyration required scribbler oleato carrot and stick add fuel to the fire crookery crooked linger chess fiend secondary Seattle seasoning غاز تزویر مضیقه ترغیب کردن مقدونیه مغایرت مقاربت مغایر مقیم مغازله مقاوله نامه مذاکره مذاکره کردن تزکیه ذکاوت
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.