فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Soaring

ˈsɔːrɪŋ ˈsɔːrɪŋ

گذشته‌ی ساده:

soared

شکل سوم:

soared

سوم‌شخص مفرد:

soars

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C1

فزاینده، صعودی،‌ نجومی، رو به‌ رشد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

soaring property prices

قیمت فزاینده‌ی املاک

The soaring price of natural gas is a serious concern, since many power plants are fueled by it.

قیمت صعودی گاز طبیعی مسئله‌ای جدی است چرا که بسیاری از نیروگاه‌ها با آن سوخت‌رسانی می‌شود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد soaring

  1. adjective high
    Synonyms:
    high-reaching going through the roof going through the ceiling sky-high aerial flying ascending climbing elevated steep lofty towering

ارجاع به لغت soaring

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «soaring» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/soaring

لغات نزدیک soaring

پیشنهاد بهبود معانی