Soaring

ˈsɔːrɪŋ ˈsɔːrɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    soared
  • شکل سوم:

    soared
  • سوم‌شخص مفرد:

    soars

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C1
فزاینده، صعودی،‌ نجومی، رو به‌ رشد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- soaring property prices
- قیمت فزاینده‌ی املاک
- The soaring price of natural gas is a serious concern, since many power plants are fueled by it.
- قیمت صعودی گاز طبیعی مسئله‌ای جدی است چرا که بسیاری از نیروگاه‌ها با آن سوخت‌رسانی می‌شود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد soaring

  1. adjective high
    Synonyms: aerial, ascending, climbing, elevated, flying, going through the ceiling, going through the roof, high-reaching, lofty, sky-high, steep, towering

ارجاع به لغت soaring

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «soaring» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/soaring

لغات نزدیک soaring

پیشنهاد بهبود معانی