آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲ آبان ۱۴۰۴

    Spritz

    sprɪts sprɪts

    معنی spritz | جمله با spritz

    verb - intransitive verb - transitive

    اسپری کردن، افشاندن

    He spritzed the plants with water to keep them hydrated.

    او گیاهان را با آب اسپری کرد تا آن‌ها را هیدراته نگه دارد.

    They spritzed their salads with olive oil and vinegar.

    سالادهایشان را با روغن‌زیتون و سرکه اسپری کردند.

    noun countable

    انگلیسی آمریکایی اسپری، افشانه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    She gave the plants a generous spritz of water every morning.

    او هرروز صبح گیاهان را اسپری زیادی از آب می‌کرد.

    The chef finished the dish with a spritz of lemon juice for extra flavor.

    آشپز غذا را با اسپری آب‌لیمو برای طعم بیشتر به پایان رساند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    سوال‌های رایج spritz

    معنی spritz به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «spritz» در زبان فارسی به «پاشیدن»، «افشاندن» یا «اسپری کردن» ترجمه می‌شود.

    این واژه معمولاً به عمل پاشیدن مقدار کمی مایع به‌صورت قطرات بسیار ریز در فضا اشاره دارد و در زبان انگلیسی هم به عنوان فعل (verb) و هم به عنوان اسم (noun) به کار می‌رود. معنای آن بسته به بافت جمله می‌تواند از افشاندن عطر گرفته تا افزودن کمی نوشیدنی گازدار یا حتی عمل خنک کردن با آب متغیر باشد.

    در زندگی روزمره و مراقبت شخصی، spritz بیشتر برای اشاره به اسپری کردن عطر، آب، یا مواد آرایشی استفاده می‌شود. برای مثال، “She spritzed perfume on her wrists” یعنی او کمی عطر روی مچ‌هایش پاشید. در این کاربرد، واژه نوعی احساس لطافت، ظرافت و دقت را منتقل می‌کند و نشان‌دهنده‌ی عملی سبک و سریع است.

    در آشپزی و نوشیدنی‌ها، spritz معنایی خاص دارد و به اضافه کردن مقدار کمی مایع برای طعم‌دهی اشاره می‌کند. برای نمونه، “a spritz of lemon juice” یعنی چند قطره آب‌لیمو. این کاربرد واژه با حس تازگی و نشاط همراه است.

    در زمینه‌ی نظافت و بهداشت، spritz برای پاشیدن مواد ضدعفونی‌کننده یا خوش‌بوکننده نیز به کار می‌رود. عبارت‌هایی مانند “spritz the cleaner on the surface” (مایع تمیزکننده را روی سطح اسپری کن) نشان‌دهنده‌ی کاربرد صنعتی و عملی‌تر این واژه است. در این معنا، spritz عملی کارآمد و هدفمند برای پوشاندن سطحی با لایه‌ای نازک از مایع است.

    از دیدگاه زبان‌شناسی و سبک گفتار، spritz واژه‌ای است که حالت غیررسمی و گفتاری دارد. صدای واژه و تلفظ آن (sprɪts) حس سبک بودن و پاشیدن قطرات ریز را به ذهن شنونده منتقل می‌کند. این خاصیت آوایی باعث شده است که واژه در تبلیغات و برندهای مرتبط با تازگی، خنکی یا طراوت به‌کار رود.

    «spritz» واژه‌ای است که مفهوم پاشیدن مقدار کمی مایع به‌صورت قطرات ریز را منتقل می‌کند. این واژه در حوزه‌های گوناگون از جمله مراقبت شخصی، آشپزی، نوشیدنی‌ها و نظافت کاربرد دارد و به‌سبب ظرافت و حالت تصویری‌اش، یکی از واژه‌های پرکاربرد در زبان گفتاری و تبلیغاتی به شمار می‌رود.

    ارجاع به لغت spritz

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «spritz» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/spritz

    لغات نزدیک spritz

    • - sprite
    • - spritsail
    • - spritz
    • - spritzer
    • - sprocket
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    humanistic humanities humongous hunch hydration hypothetically ideally trick turban micromanagement hepatitis orange juice lowboy evolutionist aft رغبت مذمت کردن مذاب ذوب شدن ذوب کردن قلابچه‌ماهی چرم‌ماهی گورخرماهی فیل‌ماهی اعتلا اولویت‌بندی کردن پرآب تهاتر کردن جنوب شرقی جوی
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.