فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک

    Sprocket

    ˈsprɑːkɪt ˌwiːl ˈsprɒkɪt
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      sprockets

    توضیحات

    همچنین می‌توان از chainwheel به‌ جای sprocket استفاده کرد.

    معنی‌ها

    noun
    (مکانیک) دنده چرخ زنجیرخور، چرخ‌دنده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    noun
    دندانه زنجیری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد sprocket

    1. noun tooth on the rim of gear wheel
      Synonyms:
      cog sprocket wheel

    ارجاع به لغت sprocket

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «sprocket» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sprocket

    لغات نزدیک sprocket

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه