آیکن بنر

راهنمای استفاده از بخش «لغات من» در فست دیکشنری

راهنمای استفاده از بخش «لغات من»

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Cog

kɑːɡ kɒɡ

معنی cog | جمله با cog

noun adverb

دندانه، دنده‌چرخ، دندانه‌دار کردن، حقه‌بازی، طاس گرفتن (در تخته‌نرد)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

Each worker is an important cog in our plans for the future.

هریک از کارگران در طرح‌های آینده‌ی ما نقش اساسی خواهد داشت.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد cog

ارجاع به لغت cog

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cog» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cog

لغات نزدیک cog

پیشنهاد بهبود معانی