ضامن چرخدنده، گیره عایق، چرخ ضامندار، ضامندار کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The banks have ratcheted up interest rates.
بانکها نرخ بهره را کمکم بالا بردهاند.
بهتدریج بالا بردن (یا پایین آوردن)، کمکم افزودن ( یا کاستن)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ratchet» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ratchet