شکل جمع:
fangsدندان ناب، دندان انیاب (در سگ و مانند ان)، نیش
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The wolf growled and showed its fangs.
گرگ غرید و دندانهای (نیش) خود را نشان داد.
... in the breath of a dragon and the fang of a tiger
(عنصری) .... در دم اژدها و یشک پلنگ
to pull out the fangs of a snake
نیش مار را کشیدن (کندن)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «fang» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fang