فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

مالیات به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

پول اخذشده از مردم توسط دولت

فونتیک فارسی

maaliyaat
اسم

اقتصاد tax, taxation, duty, dues, levy

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

مالیات از حقوقتان کم خواهد شد.

Taxes will be deducted from your salary.

معاف از مالیات

tax-exempt

نمونه‌جمله‌های بیشتر

قانون همه را موظف به پرداخت مالیات می‌کند.

The law obliges everyone to pay taxes.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مالیات

  1. مترادف:
    باج جزیه خراج ساو عوارض

ارجاع به لغت مالیات

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مالیات» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مالیات

لغات نزدیک مالیات

پیشنهاد بهبود معانی