گذشتهی ساده:
hoppedشکل سوم:
hoppedسومشخص مفرد:
hopsوجه وصفی حال:
hoppingشکل جمع:
hopsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(عامیانه) سرزنش کردن، گوشمالی دادن
تخدیر کردن، (با مواد مخدر) تحریک کردن
(موتور اتومبیل و غیره را) پرقدرتتر کردن، قویتر کردن
آغاز به کار کردن
(انگلیس) در حال ارتکاب، غافلگیر، ناآماده
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «hop» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hop