گذشتهی ساده:
hoppedشکل سوم:
hoppedسومشخص مفرد:
hopsوجه وصفی حال:
hoppingشکل جمع:
hopsلیلی کردن، پریدن (روی یک پا)
The children were hopping around the flower bed.
بچهها دور باغچه لیلی میکردند.
The ball hopped down the alley.
توپ در امتداد کوچه بالا و پایین میجهید.
The boy hopped the fence.
پسر از روی نرده پرید.
The deer hopped the wall.
آهو از (روی) دیوار پرید.
No, thanks. I have to hop it!
نه، متشکرم. باید بروم!
Lots of work to be done, you'd better hop to it!
کار خیلی زیاد است، بهتر است جم بخوری!
The police could never catch him on the hop.
پلیس هرگز نتوانست او را در حین ارتکاب به جرم دستگیر کند.
رفتن، سوار شدن، پیاده شدن، پریدن (به داخل یا بیرون وسیله نقلیه)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They decided to hop over to Paris for a short holiday.
آنها تصمیم گرفتند برای تعطیلاتی کوتاه، به پاریس بروند.
I hopped down from the bus.
از اتوبوس پریدم پایین.
He hopped the train.
پرید و سوار قطار شد.
Their airlines hop all over California.
هواپیماهای آنها در سرتاسر کالیفرنیا پرواز میکند.
بالا و پایین پریدن (پرنده، حشره و...)
I watched the grasshopper hopping from one leaf to another.
من ملخ را تماشا میکردم که از برگی به برگ دیگر میپرید.
Two rabbits were hopping on the lawn.
دو خرگوش روی چمن ورجهوورجه میکردند.
پرش کوچک، لیلی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
The frog reached the edge of the pond after a few hops.
قورباغه پساز چند پرش کوتاه به لبهی برکه رسید.
The child took a few small hops before falling on the grass.
کودک چند پرش کوچک کرد و بعد روی چمن افتاد.
Let's hop down to the city for a day.
بیا یکروزه سفر کوتاهی به شهر بکنیم.
The London-Paris hop took thirty minutes.
پرواز لندن - پاریس سی دقیقه طول کشید.
I am going to the hop tonight.
امشب به (مجلس) رقص خواهم رفت.
گیاهشناسی رازک (گیاهی از خانوادهی شاهدانه)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی گیاهشناسی
The brewery imports high-quality hops from Germany.
کارخانهی آبجوسازی، رازک باکیفیت را از آلمان وارد میکند.
Hops are the main ingredient that gives beer its bitterness.
رازک اصلیترین مادهای است که به آبجو طعم تلخ میدهد.
گیاهشناسی مربوط به رازک
The hop harvest takes place in late summer.
برداشت رازک در اواخر تابستان انجام میشود.
Hop fields covered the valley as far as the eye could see.
مزارع رازک سراسر دره را تا جایی که چشم کار میکرد پوشانده بود.
آغاز به کار کردن
(انگلیس) در حال ارتکاب، غافلگیر، ناآماده
گذشتهی ساده hop در زبان انگلیسی hopped است.
شکل سوم hop در زبان انگلیسی hopped است.
شکل جمع hop در زبان انگلیسی hops است.
وجه وصفی حال hop در زبان انگلیسی hopping است.
سومشخص مفرد hop در زبان انگلیسی hops است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «hop» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hop