فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Hop Up

hɑp ʌp hɒp ʌp

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb

تخدیر کردن، (با مواد مخدر) تحریک کردن

She used caffeine to hop up her alertness before the meeting.

او برای اینکه هوشیاری‌اش را قبل از جلسه بالا ببرد، کافئین مصرف کرد.

to hop up energy level

سطح انرژی را با دارو یا مواد مخدر بالا بردن

phrasal verb

(موتور اتومبیل و غیره را) پرقدرت‌تر کردن، قوی‌تر کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت hop up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hop up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hop-up

لغات نزدیک hop up

پیشنهاد بهبود معانی