فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Lop

lɑːp lɒp

گذشته‌ی ساده:

lopt

شکل سوم:

lopt

سوم‌شخص مفرد:

lops

وجه وصفی حال:

lopping

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - intransitive adverb

تلاطم، متلاطم شدن، شاخه‌های خشک را زدن، هرس کردن،چیدن، زدن (موی و غیره)، دست یا پای کسی را بریدن، باتنبلی حرکت کردن، شلنگ برداشتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

He lopped off his enemies' heads.

او سر دشمنان خود را می‌برید.

They lopped off his left hand.

دست چپ او را قطع کردند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

She lopped her own long hair.

او موی بلند خود را کوتاه کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد lop

  1. verb trim
    Synonyms:
    cut clip cut back cut down snip shear prune chop crop pare mow pare down truncate

ارجاع به لغت lop

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lop» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lop

لغات نزدیک lop

پیشنهاد بهبود معانی