آخرین به‌روزرسانی:

Pinchbeck

ˈpɪntʃbek ˈpɪntʃbek

معنی‌ها

noun adjective

آمیزه‌ی مس و روی (که در جواهرات بدلی به‌جای طلا به‌کار می‌رود)

noun adjective

هر چیز ارزان و بدلی، زلم زیمبو، زرنما، قلابی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pinchbeck

  1. noun an inferior substitute imitating an original
    Synonyms:
    copy imitation simulation ersatz
  1. adjective said of things
    Synonyms:
    fake sham deceptive counterfeit spurious brummagem

ارجاع به لغت pinchbeck

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pinchbeck» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pinchbeck

لغات نزدیک pinchbeck

پیشنهاد بهبود معانی