گذشتهی ساده:
choppedشکل سوم:
choppedسومشخص مفرد:
chopsوجه وصفی حال:
choppingشکل جمع:
chopsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
هیزم شکستن، چوب خرد کردن
(انگلیس) در شرف بسته شدن یا تعطیل شدن
(انگلیس) اخراج شدن، شغل خود را از دست دادن
مرتباً تغییر عقیده یا روش دادن، متلون بودن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «chop» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/chop