۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Sever

ˈsevər ˈsevə

گذشته‌ی ساده:

severed

شکل سوم:

severed

سوم‌شخص مفرد:

severs

وجه وصفی حال:

severing

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive adverb

جدا کردن، بریدن، منفصل کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

severed from his family by war

جداافتاده از خانواده‌ی خود به واسطه‌ی جنگ

Two of his fingers were severed.

دو تا از انگشتانش قطع شدند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

to sever a telephone wire

سیم تلفن را بریدن

He severed all relationship with his brother.

با برادرش به کلی قطع رابطه کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sever

  1. verb cut apart
    Synonyms:
    cut separate divide split part slice cut in two bisect dissect cleave carve detach disconnect disjoin disunite dissociate dissever rend rive sunder
    Antonyms:
    join combine unite
  1. verb dissociate
    Synonyms:
    separate divide dissolve divorce break off terminate put an end to abandon disjoint
    Antonyms:
    unite associate

سوال‌های رایج sever

گذشته‌ی ساده sever چی میشه؟

گذشته‌ی ساده sever در زبان انگلیسی severed است.

شکل سوم sever چی میشه؟

شکل سوم sever در زبان انگلیسی severed است.

وجه وصفی حال sever چی میشه؟

وجه وصفی حال sever در زبان انگلیسی severing است.

سوم‌شخص مفرد sever چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد sever در زبان انگلیسی severs است.

ارجاع به لغت sever

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sever» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sever

لغات نزدیک sever

پیشنهاد بهبود معانی