امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sunder

ˈsʌndər ˈsʌndə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adverb
(در اصطلاح شاعرانه) جدا کردن، بریدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sunder

  1. verb separate, sever
    Synonyms: break, break apart, break off, come apart, cut in two, detach, disconnect, disjoin, divide, part, rend, slice, split, split up, uncouple, undo, wedge apart

Collocations

  • in sunder

    تکه‌تکه، پاره‌پاره، به‌صورت قطعات مجزا

ارجاع به لغت sunder

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sunder» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sunder

لغات نزدیک sunder

پیشنهاد بهبود معانی