گذشتهی ساده:
dissociatedشکل سوم:
dissociatedسومشخص مفرد:
dissociatesوجه وصفی حال:
dissociatingتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
قطع مراوده کردن با، (رابطه دوستی خود را) انکار کردن، (خود را) کنار کشیدن، ناهمبسته شدن با
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «dissociate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dissociate