آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Disrupt

dɪsˈrʌpt dɪsˈrʌpt

گذشته‌ی ساده:

disrupted

شکل سوم:

disrupted

سوم‌شخص مفرد:

disrupts

وجه وصفی حال:

disrupting

معنی disrupt | جمله با disrupt

verb - transitive C1

منقطع کردن، درهم گسیختن، درهم شکستن، به هم زدن، مختل کردن، چند تکه کردن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه‌ی ضروری

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

Striking students disrupted the professors' meeting.

دانشجویان اعتصاب‌کننده جلسه‌ی استادان را به‌هم زدند.

The traffic was disrupted for two hours.

رفت‌وآمد به مدت دو ساعت مختل شد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Three periods of faulting left the rocks disrupted.

سه دوران گسلش صخره‌ها را درهم شکسته است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد disrupt

  1. verb upset, disorganize
    Antonyms:

سوال‌های رایج disrupt

گذشته‌ی ساده disrupt چی میشه؟

گذشته‌ی ساده disrupt در زبان انگلیسی disrupted است.

شکل سوم disrupt چی میشه؟

شکل سوم disrupt در زبان انگلیسی disrupted است.

وجه وصفی حال disrupt چی میشه؟

وجه وصفی حال disrupt در زبان انگلیسی disrupting است.

سوم‌شخص مفرد disrupt چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد disrupt در زبان انگلیسی disrupts است.

ارجاع به لغت disrupt

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «disrupt» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/disrupt

لغات نزدیک disrupt

پیشنهاد بهبود معانی