فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Break Into

گذشته‌ی ساده:

broke into

شکل سوم:

broken into

سوم‌شخص مفرد:

breaks into

وجه وصفی حال:

breaking into

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb

(به‌صورت ناگهانی) کاری یا چیزی را شروع کردن، به انجام کاری مبادرت ورزیدن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح مقدماتی

مشاهده

She broke into tears when she saw the photo.

وقتی عکس را دید، به گریه افتاد.

He broke into song while walking down the street.

همین‌طور که در خیابان راه می‌رفت، ناگهان شروع به آواز خواندن کرد.

phrasal verb

(معمولاً به‌‌صورت غیرقانونی یا به‌‌زور) وارد جایی شدن، نفوذ کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

Hackers broke into the company’s server.

هکرها به سرور شرکت نفوذ کردند.

The thief broke into the house and stole valuable items.

دزد وارد خانه شد و اشیای ارزشمند را دزدید.

phrasal verb

(به‌‌طور موفقیت‌آمیز) وارد حرفه‌ای شدن، وارد کسب‌وکاری شدن، وارد حیطه‌ای شدن

She broke into the film industry with her first independent movie.

او با اولین فیلم مستقلش وارد صنعت سینما شد.

It's difficult to break into journalism without connections.

بدون داشتن ارتباطات، وارد شدن به حرفه‌ی روزنامه‌نگاری دشوار است.

phrasal verb

قطع کردن، گسیختن، بریدن، وسط چیزی پریدن

Don't break into people’s conversations like that.

این‌طوری وسط حرف مردم نپر.

The manager broke into the meeting to deliver urgent news.

مدیر جلسه را قطع کرد تا خبر فوری را اعلام کند.

phrasal verb

حرکت خود را تندتر کردن، شروع به دویدن کردن

He broke into a run as soon as he saw the bus arriving.

به‌محض دیدن اتوبوس، شروع به دویدن کرد.

She broke into a sprint to catch up with her friends.

برای رسیدن به دوستانش، به دویدن سریع افتاد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد break into

  1. phrasal verb enter illegally or by force
  1. phrasal verb open or begin to use
  1. phrasal verb successfully enter a profession or business
  1. phrasal verb begin suddenly

ارجاع به لغت break into

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «break into» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/break-into

لغات نزدیک break into

پیشنهاد بهبود معانی