آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۲ فروردین ۱۴۰۴

    Break Into

    گذشته‌ی ساده:

    broke into

    شکل سوم:

    broken into

    سوم‌شخص مفرد:

    breaks into

    وجه وصفی حال:

    breaking into

    معنی break into | جمله با break into

    phrasal verb

    (به‌صورت ناگهانی) کاری یا چیزی را شروع کردن، به انجام کاری مبادرت ورزیدن

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی مقدماتی

    مشاهده

    She broke into tears when she saw the photo.

    وقتی عکس را دید، به گریه افتاد.

    He broke into song while walking down the street.

    همین‌طور که در خیابان راه می‌رفت، ناگهان شروع به آواز خواندن کرد.

    phrasal verb

    (معمولاً به‌‌صورت غیرقانونی یا به‌‌زور) وارد جایی شدن، نفوذ کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    Hackers broke into the company’s server.

    هکرها به سرور شرکت نفوذ کردند.

    The thief broke into the house and stole valuable items.

    دزد وارد خانه شد و اشیای ارزشمند را دزدید.

    phrasal verb

    (به‌‌طور موفقیت‌آمیز) وارد حرفه‌ای شدن، وارد کسب‌وکاری شدن، وارد حیطه‌ای شدن

    She broke into the film industry with her first independent movie.

    او با اولین فیلم مستقلش وارد صنعت سینما شد.

    It's difficult to break into journalism without connections.

    بدون داشتن ارتباطات، وارد شدن به حرفه‌ی روزنامه‌نگاری دشوار است.

    phrasal verb

    قطع کردن، گسیختن، بریدن، وسط چیزی پریدن

    Don't break into people’s conversations like that.

    این‌طوری وسط حرف مردم نپر.

    The manager broke into the meeting to deliver urgent news.

    مدیر جلسه را قطع کرد تا خبر فوری را اعلام کند.

    phrasal verb

    حرکت خود را تندتر کردن، شروع به دویدن کردن

    He broke into a run as soon as he saw the bus arriving.

    به‌محض دیدن اتوبوس، شروع به دویدن کرد.

    She broke into a sprint to catch up with her friends.

    برای رسیدن به دوستانش، به دویدن سریع افتاد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    سوال‌های رایج break into

    گذشته‌ی ساده break into چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده break into در زبان انگلیسی broke into است.

    شکل سوم break into چی میشه؟

    شکل سوم break into در زبان انگلیسی broken into است.

    وجه وصفی حال break into چی میشه؟

    وجه وصفی حال break into در زبان انگلیسی breaking into است.

    سوم‌شخص مفرد break into چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد break into در زبان انگلیسی breaks into است.

    ارجاع به لغت break into

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «break into» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/break-into

    لغات نزدیک break into

    • - break in on (or upon)
    • - break in the clouds
    • - break into
    • - break into a house
    • - break into a run
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    self-determination seldom solidarity same here spectral splentic stand the test of time start from scratch bus start over strongly recommend subconsciously arrange cognation piccalilli عدلیه تفاصیل مبادی آداب پیراهن پرنده پا بلوط بازو آشغال ماهی شمشیری ماهی هادوک ماهی کف‌زی ماهی اسنپر ماهی سی بس ماهی فرشته‌ای
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.