گذشتهی ساده:
arrangedشکل سوم:
arrangedسومشخص مفرد:
arrangesوجه وصفی حال:
arrangingترتیب دادن، برنامهریزی کردن، هماهنگ کردن، تدارک دیدن، سازماندهی کردن، فراهم کردن
Please arrange to have a taxi bring us from the airport.
لطفاً ترتیبی دهید که یک تاکسی ما را از فرودگاه بیاورد.
I have arranged for you to meet with the minister.
ترتیبش را دادهام که با وزیر ملاقات کنی.
This bank arranges temporary loans, too.
این بانک وام موقت هم فراهم میکند.
I have arranged with Julie to go with them.
با جولی قرار گذاشتهام که با آنها بروم.
to arrange a program of entertainment
برنامهی سرگرمی را ریختن
آراستن، مرتب کردن، چیدن، نظم دادن، ردیف کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Pari arranged the chairs around the table.
پری صندلیها را دور میز چید.
Homa swept and arranged the room.
هما اتاق را جارو و مرتب کرد.
Mina arranged the pictures in three boxes.
مینا عکسها را در سه جعبه دسته کرد.
موسیقی تنظیم کردن، بازنویسی کردن، اقتباس موسیقایی کردن، تغییر دادن (برای ساز خاص)
The jazz band arranged the classical piece in a modern style.
گروه جَز آن قطعهی کلاسیک را در سبکی مدرن تغییر داد.
She arranged the traditional song so that children could sing it easily.
او ترانهی سنتی را طوری تنظیم کرد که بچهها بتوانند راحت آن را بخوانند.
folk songs arranged by Sherry Fiorendino
آوازهای محلی به اقتباس و آرایش شری فیورندینو
ترتیب دادن یک جلسه، هماهنگ کردن یک ملاقات
گذشتهی ساده arrange در زبان انگلیسی arranged است.
شکل سوم arrange در زبان انگلیسی arranged است.
وجه وصفی حال arrange در زبان انگلیسی arranging است.
سومشخص مفرد arrange در زبان انگلیسی arranges است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «arrange» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/arrange