گذشتهی ساده:
projectedشکل سوم:
projectedسومشخص مفرد:
projectsوجه وصفی حال:
projectingشکل جمع:
projectsطرح، نقشه، پروژه
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
an agricultural project
طرح کشاورزی
a new industrial project
یک طرح جدید صنعتی
نقشه کشیدن، طرحریزی کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Help from the private sector is also important in projecting school building programs.
در برنامهریزی ساختمان مدارس کمک بخش خصوصی نیز اهمیت دارد.
جلو انداختن، پیش افکندن، پرتاب کردن
a fountain that projects the water 20 meters into the air
فوارهای که آب را 20 متر به هوا میپراند
He projected the film on the screen.
فیلم را روی پرده انداخت.
پیشبینی کردن
our projected trip to London
سفر پیشبینیشدهی ما به لندن
صدا را رسا کردن، احساسات و افکار خود را بیان کردن
Theatre actors must learn how to project their voice.
بازیگران تئاتر باید یاد بگیرند که چگونه صدای خود را رسا کنند.
an actor who can project his feelings
هنرپیشهای که میتواند احساسات خود را بیان کند
بیرون زدن، پیش آمدن، برامدگی داشتن
His toes were projecting out of his torn socks.
انگشتانش از جوراب پارهاش بیرون زده بودند.
The iron beam projects from the wall.
تیرآهن از دیوار بیرون زده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «project» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/project