آخرین به‌روزرسانی:
Intergalactic
ˌɪnt̬ərɡəˈlæktɪk
ˌɪntəɡəˈlæktɪk
معنی intergalactic | جمله با intergalactic
adjective
نجوم بین‌کهکشانی، میان‌کهکشانی (مربوط به دو یا چند کهکشان)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The spacecraft was designed for intergalactic travel.
این فضاپیما برای سفر بین‌کهکشانی طراحی شده بود.
There are weak magnetic fields in intergalactic regions.
در مناطق میان‌کهکشانی میدان‌های مغناطیسی ضعیفی وجود دارد.
ارجاع به لغت intergalactic
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «intergalactic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/intergalactic
لغات نزدیک intergalactic
- - interfuse
- - interfusion
- - intergalactic
- - intergenerational
- - intergeneric