مدیریت پروژه (فرایند برنامهریزی، سازماندهی و نظارت بر منابع و فعالیتها برای دستیابی به اهداف پروژه در زمانی مشخص)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Her experience in project management significantly helped the team succeed.
تجربهی او در مدیریت پروژه به موفقیت تیم کمک شایانی کرد.
Effective project management requires strong communication and organizational skills.
مدیریت مؤثر پروژه نیازمند مهارتهای ارتباطی و سازمانی قوی است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «project management» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/project-management