cold, flu, grippe, head cold, coryza, rheum, fit of cold, influenza
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
سرماخوردگی داشتن
to have a cold
سرماخوردگیاش را به ما منتقل کرد.
He gave us his cold.
این دارو سرماخوردگیات را برطرف خواهد کرد.
This drug will clear up your cold.
سرماخوردگی ممکن است منجر به سینه پهلو بشود.
A cold can lead to pneumonia.
کلمهی «سرماخوردگی» در انگلیسی cold یا common cold ترجمه میشود.
سرماخوردگی یک بیماری ویروسی شایع است که بهطور معمول بر دستگاه تنفسی فوقانی تأثیر میگذارد و توسط بیش از ۲۰ نوع ویروس مختلف ایجاد میشود. ویروسهای مختلفی مانند راینوویروسها، کروناویروسها، و آدنوویروسها عامل اصلی بروز سرماخوردگی هستند.
این بیماری معمولاً با علائمی مانند گلودرد، سرفه، آبریزش بینی، عطسه، سردرد، تب خفیف، و احساس خستگی همراه است. سرماخوردگی بهطور معمول خود به خود بهبود مییابد، اما علائم آن میتواند ناراحتیهای موقتی را ایجاد کند.
انتقال سرماخوردگی از فردی به فرد دیگر بهراحتی و از طریق تماس مستقیم با فرد مبتلا، قطرات تنفسی هنگام عطسه یا سرفه، یا تماس با سطوح آلوده انجام میشود. ویروسهای عامل سرماخوردگی میتوانند در هوا یا بر روی سطوح مختلف به مدت چند ساعت زنده بمانند، که این امر به راحتی امکان انتقال بیماری را فراهم میآورد.
برای تسکین علائم سرماخوردگی، داروهایی مانند مسکنها و ضداحتقانها ممکن است مصرف شوند. همچنین، استفاده از مایعات فراوان، استراحت، و مرطوب نگه داشتن هوا میتواند به کاهش علائم کمک کند. در بسیاری از موارد، سرماخوردگی بهطور طبیعی پس از چند روز تا یک هفته بهبود مییابد.
برای پیشگیری از سرماخوردگی، شستشوی مرتب دستها، استفاده از دستمال کاغذی هنگام عطسه یا سرفه، و دوری از افراد مبتلا به سرماخوردگی توصیه میشود. علاوه بر این، تقویت سیستم ایمنی بدن از طریق تغذیه سالم، ورزش منظم، و خواب کافی میتواند به کاهش احتمال ابتلا به این بیماری کمک کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «سرماخوردگی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سرماخوردگی