آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۶ تیر ۱۴۰۴

    Long

    lɒːŋ lɒŋ

    وجه وصفی حال:

    longing

    صفت تفضیلی:

    longer

    معنی long | جمله با long

    adjective A1

    طولانی، مدت طولانی، دراز مدت، آزگار، دیرین، دیرپای، مدید، (از) درازا، از طول، طولی، به طول، به درازای، طول، درازتر (یا طولانی تر) از حد معمول، طویل، خسته کننده، پرطول، دیریاز

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی مقدماتی

    مشاهده

    five long years

    پنج سال آزگار

    a long journey

    یک مسافرت طولانی

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    a long game

    بازی طولانی

    the long side of the building

    درازای ساختمان

    a long illness

    بیماری طولانی

    a long series of medical tests

    یک سلسله آزمایش‌های پزشکی طولانی

    the long dimension

    بعد طولی

    a long time ago

    مدتها پیش

    a foot long

    به درازای یک فوت

    You can stay as long as you want.

    می‌توانی تا هروقت بخواهی بمانی.

    A long lecture makes everyone sleepy.

    نطق طولانی همه را خواب آلود می‌کند.

    to take long

    (خیلی) طول کشیدن

    a long friendship

    دوستی دیرین

    long afterwards

    مدت‌ها بعد

    the long odds of 100 to 1

    شانس بعید یک به صد

    She is long on ancestry and short on cash.

    شجره‌نامه‌ی دور و درازی دارد؛ ولی بی‌پول است.

    They stayed long after midnight.

    آن‌ها تا پاسی پس از نیمه شب ماندند.

    I will help you as long as I live.

    تا وقتی زنده‌ام به تو کمک خواهم کرد.

    Nobody will bother you so long as you obey the law.

    تا زمانی که قانون را رعایت کنی کسی مزاحمت نخواهد شد.

    The trip will take two hours at the longest.

    مسافرت حداکثر دو ساعت طول خواهد کشید.

    Before long, the bus arrived.

    پس از مدت کمی اتوبوس رسید.

    Long live our leader!

    زنده باد رهبر ما!

    I long for my children.

    دلم برای فرزندانم پر می‌زند.

    She longed to go back home.

    آرزوی برگشت به وطن به دلش مانده بود.

    a long view of this matter

    دید بلندمدت درباره‌ی این مطلب

    She was wearing a long dress.

    او یک پیراهن بلند پوشیده بود.

    a long face

    صورت دراز

    Jaffar has long legs.

    جعفر پاهای درازی دارد.

    all summer long

    همه‌ی تابستان

    my life-long desire

    آرزوی تمام عمر من

    a long literary tradition

    یک سنت ادبی دیرپای

    adjective

    دراز (در برابر: کوتاه short)، بلند (به معنی دراز)، کشیده، یازان

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    a long window

    پنجره‌ی دراز

    We have a long way ahead.

    راه درازی در پیش داریم.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    a long tail

    دم دراز

    He is tall but his brother is really long.

    او بلندقد است؛ ولی برادرش واقعاً دراز است.

    my daughter Mehri's long fingers

    انگشتان کشیده‌ی دخترم مهری

    long hair

    موی بلند

    adverb

    برای مدتی، برای مدت طولانی، مدت ها قبل، خیلی پیش، در طول

    a book 400 pages long

    کتابی در 400 صفحه

    He died long before I was born.

    او مدتها پیش از تولد من مرد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The table is two meters long.

    طول میز دو متر است.

    Are you going to stay there long?

    آیا خیلی آنجا خواهی ماند؟

    all day long

    همه‌ی روز

    adverb

    با حسرت

    The hungry child looked longingly at the food in the shop.

    کودک گرسنه با حسرت به خوراکی‌های مغازه نگاه می‌کرد.

    noun plural

    (جمع) شلوار بلند

    my first pair of longs

    اولین شلوار بلند من

    adjective

    (فهرست و غیره) پر نام، پر جزئیات، مفصل، بزرگ، گنده، بعید، دوررس، دوربرد، فراوان، وافر، به مقدار زیاد

    to take a long chance

    ریسک بزرگی کردن

    a long ton

    تن بزرگ

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    He is long on excuses.

    او خیلی بهانه می‌آورد.

    a long list of volunteers

    فهرستی طولانی از داوطلبان

    noun uncountable

    (آوا شناسی) واکه ی بلند، کشیده، کشش دار، (عامیانه) دو آوایی

    verb - transitive

    آرزو داشتن، اظهار تمایل کردن، اشتیاق داشتن، میل داشتن

    He longs for affection.

    او تشنه‌ی محبت است.

    verb - transitive

    کنار گذاردن، اندوختن

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد long

    1. adjective extended in space or time
      Synonyms:
      continued extended great large expanded enlarged lasting running stretched drawn out lengthy protracted elongated prolonged sustained lingering faraway distant remote far-off spun out far-reaching spread out outstretched elongate stretch stretching tall deep high towering gangling lanky rangy stringy longish
      Antonyms:
      short abbreviated abridged
    1. adjective interminable, excessive in length
      Synonyms:
      lengthy prolonged protracted delayed slow extended drawn-out overlong lingering verbose wordy long-winded tardy late unending sustained limitless boundless diffuse diffusive dilatory dragging for ages forever and a day without end prolix
      Antonyms:
      short fleeting ephemeral evanescent
    1. verb desire, crave
      Synonyms:
      want wish crave yearn miss pine hunger thirst itch hanker covet lust aspire dream of aim ache spoil for sigh suspire
      Antonyms:
      hate dislike despise

    Collocations

    as (or so) long as

    تا، تاهنگامی که

    at the longest

    (زمان) حداکثر، بیشینه

    Idioms

    at long last

    بالأخره، پس از مدت‌ها

    before long

    به‌زودی، پس از زمان کمی

    long in the teeth

    پیر، سالخورده، شکسته

    long live!

    زنده باد!، پاینده باد!

    the long and (the) short (of)

    لب مطلب، جان کلام، خلاصه‌ی داستان، راستش را بخواهی

    Idioms بیشتر

    to make a long story short

    مخلص کلام، خلاصه‌ی کلام، بخواهم خلاصه بگویم، خلاصه اینکه، لب مطلب اینکه

    سوال‌های رایج long

    معنی long به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «Long» در زبان فارسی به معنای «بلند» یا «طولانی» ترجمه می‌شود.

    واژه‌ی «Long» یکی از صفات پایه‌ای و پرکاربرد در زبان انگلیسی است که برای توصیف طول یا مدت زمان به کار می‌رود. این کلمه معمولاً برای اشاره به فاصله‌ی زیاد در ابعاد فیزیکی مانند طول یک جسم، مسیر یا مسافت به کار می‌رود. برای مثال، جمله‌ی «This road is long» به معنای «این جاده طولانی است» نشان‌دهنده کاربرد «Long» در بیان اندازه یا طول فضا است.

    از سوی دیگر، «Long» می‌تواند به مدت زمان طولانی اشاره داشته باشد. وقتی می‌گوییم «It took a long time» یعنی «مدت زمان زیادی طول کشید». این کاربرد نشان‌دهنده اندازه‌گیری زمانی است که اغلب در زندگی روزمره برای توصیف وقایع یا فرآیندها به کار می‌رود. استفاده از «Long» در این زمینه به فرد کمک می‌کند تا میزان طولانی بودن زمان را به طور دقیق‌تر بیان کند.

    در برخی موارد، «Long» به معنی زیاد بودن یا تعداد زیاد نیز به کار می‌رود، مانند اصطلاحاتی مثل «a long list» به معنای «فهرست طولانی» که به تعداد زیاد آیتم‌ها اشاره دارد. این نوع کاربرد، نشان‌دهنده‌ی قابلیت انعطاف‌پذیری معنایی این کلمه است که بسته به زمینه می‌تواند بار معنایی متفاوتی داشته باشد.

    از نظر دستوری، «Long» می‌تواند در موقعیت‌های مختلف جمله به عنوان صفت یا قید به کار رود. به عنوان مثال، در جمله «She has long hair» (او موهای بلندی دارد)، «Long» به عنوان صفت برای توصیف اسم «hair» استفاده شده است. همچنین در جمله‌ی «How long will it take?» (چه مدت طول خواهد کشید؟)، «Long» به عنوان قید مطرح شده است.

    «Long» یکی از کلمات پایه‌ای است که کاربردهای متنوع و گسترده‌ای دارد و در بسیاری از موقعیت‌های روزمره زبان انگلیسی به کار می‌رود. آشنایی با این واژه و کاربردهای مختلف آن برای یادگیری زبان و برقراری ارتباط مؤثر اهمیت فراوانی دارد.

    گذشته‌ی ساده long چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده long در زبان انگلیسی longed است.

    شکل سوم long چی میشه؟

    شکل سوم long در زبان انگلیسی longed است.

    وجه وصفی حال long چی میشه؟

    وجه وصفی حال long در زبان انگلیسی longing است.

    سوم‌شخص مفرد long چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد long در زبان انگلیسی longs است.

    صفت تفضیلی long چی میشه؟

    صفت تفضیلی long در زبان انگلیسی longer است.

    ارجاع به لغت long

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «long» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/long

    لغات نزدیک long

    • - loner
    • - lonesome
    • - long
    • - long (or hard) row to hoe
    • - long ball
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    Noah no-brainer halve open-minded once only ostentatious orally open to deuce constipation the bereaved bereaved initiate Swiss ball تملق عازم غبطه غبطه خوردن طرفه العین طلیعه تنبک طویله طویل ظنین عجوزه عروج علاج بفرمایید عمامه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.