همچنین میتوان از to cut a long story short نیز استفاده کرد.
شکل عامیانهتر این اصطلاح: long story short
مخلص کلام، خلاصهی کلام، بخواهم خلاصه بگویم، خلاصه اینکه، لب مطلب اینکه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
To make a long story short, we missed the bus and had to walk home.
خلاصه اینکه اتوبوس را از دست دادیم و مجبور شدیم پیاده به خانه برگردیم.
I don't want to dwell on the details, so to make a long story short, we ended up winning the game.
نمیخواهم زیاد به جزئیات بپردازم، بنابراین بخواهم خلاصه بگویم، ما در نهایت برندهی بازی شدیم.
To make a long story short, he proposed during the trip, and now they’re planning a wedding.
مخلص کلام اینکه: او در طول سفر خواستگاری کرد و آنها اکنون درحال برنامهریزی برای عروسی هستند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «to make a long story short» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/to-make-a-long-story-short