فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Matinee

ˌmætnˈeɪ ˈmætəneɪ

توضیحات:

همچنین به این شکل نیز نوشته می‌شود: matinée

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

سینما و تئاتر هنر نمایش یا اجرای میان‌روز (نمایش فیلم یا اجرای نمایش در طول روز به‌ویژه در بعدازظهر)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The Saturday matinee was so crowded that we had to sit in the second row.

اجرای میان‌روز شنبه آن‌قدر شلوغ بود که مجبور شدیم در ردیف دوم بنشینیم.

We are going to the matinée performance of the play.

به تماشای اجرای میان‌روز این نمایش می‌رویم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد matinee

  1. noun something intended to entertain
    Synonyms:
    entertainment show performance play movie afternoon performance early show

ارجاع به لغت matinee

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «matinee» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/matinee

لغات نزدیک matinee

پیشنهاد بهبود معانی