to spoil, to mollycoddle, to cosset, to coddle, to pamper, to baby, to wet-nurse
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
این پدر و مادر تک دختر خود را خیلی لوس کردهاند.
These parents have spoiled their only daughter rotten.
والدین دختر خود را با کادوهای زیادازحد لوس کردند.
The child's parents spoiled her with excessive gifts.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «لوس کردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/لوس کردن