جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
جستوجو
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
اطلاعات بیشتر
نرمافزار iOS
اطلاعات بیشتر
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
لغات جستوجو شده
وبلاگ
معنیها
مترادف و متضاد
Spread Out
آخرین بهروزرسانی:
۶ خرداد ۱۴۰۲
Phrasal verb
پخش شدن
Phrasal verb
پخش کردن، پراکنده کردن
پیشنهاد و بهبود معانی
تبلیغات
(تبلیغات را حذف کنید)
مترادف و متضاد spread out
Phrasal verb
Become further apart, cause to come apart
Phrasal verb
Place items further apart
لغات نزدیک spread out
-
spread like wildfire
-
spread oneself thin
- spread out
-
spread-eagle
-
spreader
پیشنهاد و بهبود معانی
دریافت فست دیکشنری از طریق اپاستور
دانلود مستقیم فست دیکشنری