آخرین به‌روزرسانی:
Hanker
ˈhæŋ·kər
ˈhæŋkə
گذشته‌ی ساده:
hankeredشکل سوم:
hankeredسوم‌شخص مفرد:
hankersوجه وصفی حال:
hankeringمعنی و نمونه‌جمله
adverb
آرزومند چیزی بودن، اشتیاق داشتن، مردد و دودل بودن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He hankers after money and women.
او برای پول و زن حرص می‌زند.
مترادف و متضاد hanker
-
verb desireSynonyms:want wish long crave yearn hunger thirst pine lust covet yen itch partial to ache cream for sighAntonyms:be averse
ارجاع به لغت hanker
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «hanker» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hanker
لغات نزدیک hanker
- - haniwork
- - hank
- - hanker
- - hanker for
- - hankering