گذشتهی ساده:
sighedشکل سوم:
sighedسومشخص مفرد:
sighsوجه وصفی حال:
sighingشکل جمع:
sighsآه، آه کشیدن، افسوس خوردن، آه حسرت کشیدن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The widow kept sighing.
بیوهزن مرتباً آه میکشید.
The wind kept sighing in the branches.
باد همچنان در میان شاخهی درختان صدایی آهمانند ایجاد میکرد.
She was sighing for the days of her youth.
به ایام جوانی خود حسرت میخورد.
to sigh the night away
شب را با غم و افسوس طی کردن
a sigh of relief
نفس راحت
The motor stopped with a sigh.
موتور با صدای آه مانندی از کار افتاد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sigh» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sigh