فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Sigh

saɪ saɪ

گذشته‌ی ساده:

sighed

شکل سوم:

sighed

سوم‌شخص مفرد:

sighs

وجه وصفی حال:

sighing

شکل جمع:

sighs

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive verb - intransitive B2

آه، آه کشیدن، افسوس خوردن، آه حسرت کشیدن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

The widow kept sighing.

بیوه‌زن مرتباً آه می‌کشید.

The wind kept sighing in the branches.

باد همچنان در میان شاخه‌ی درختان صدایی آه‌مانند ایجاد می‌کرد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

She was sighing for the days of her youth.

به ایام جوانی خود حسرت می‌خورد.

to sigh the night away

شب را با غم و افسوس طی کردن

a sigh of relief

نفس راحت

The motor stopped with a sigh.

موتور با صدای آه مانندی از کار افتاد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sigh

  1. verb breathe out heavily
    Synonyms:
    exhale blow gasp pant groan moan complain sob cry whine whisper wheeze murmur grieve sorrow lament howl roar respire sough whistle suspire
  1. verb long for
    Synonyms:
    yearn crave hunger thirst pine hanker ache lust dream languish mourn suspire
    Antonyms:
    hate dislike

ارجاع به لغت sigh

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sigh» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sigh

لغات نزدیک sigh

پیشنهاد بهبود معانی