فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Howl

haʊl haʊl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    howled
  • شکل سوم:

    howled
  • سوم شخص مفرد:

    howls
  • وجه وصفی حال:

    howling
  • شکل جمع:

    howls

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • زوزه کشیدن، فریاد زدن، عزاداری کردن
    • - Wolves were howling around our tent.
    • - گرگ‌ها در اطراف چادر ما زوزه می‌کشیدند.
    • - A howling wind.
    • - بادی که زوزه می‌کشد.
    • - Tortured men were howling in agony.
    • - مردان زیر شکنجه از شدت درد نعره می‌کشیدند.
    • - The sick child howled all night.
    • - کودک بیمار سرتاسر شب ناله می‌کرد.
    • - The representatives howled at the blunder.
    • - آن اشتباه بزرگ فریاد اعتراض نمایندگان را بلند کرد.
    • - Newsboys were howling the news.
    • - روزنامه‌فروشان خبر را جار می‌زدند.
    • - They raised a howl over high taxes.
    • - آن‌ها از مالیات‌های سنگین دادشان بلند شده بود.
    • - howls of protest
    • - فریادهای اعتراض
    مشاهده نمونه‌جمله بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد howl

  1. noun, verb long, painful cry
    Synonyms: bark, bawl, bay, bellow, blubber, clamor, groan, growl, hoot, keen, lament, moan, outcry, quest, roar, scream, shout, shriek, ululate, wail, weep, whimper, whine, yell, yelp, yip, yowl

Phrasal verbs

  • howl (somebody) down

    با دادوفریاد اعتراض‌آمیز صدای ناطق را تحت‌الشعاع قرار دادن یا خفه کردن

Idioms

ارجاع به لغت howl

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «howl» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/howl

لغات نزدیک howl

پیشنهاد بهبود معانی