فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Howl

haʊl haʊl

گذشته‌ی ساده:

howled

شکل سوم:

howled

سوم‌شخص مفرد:

howls

وجه وصفی حال:

howling

شکل جمع:

howls

معنی و نمونه‌جمله‌ها

زوزه کشیدن، فریاد زدن، عزاداری کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

Wolves were howling around our tent.

گرگ‌ها در اطراف چادر ما زوزه می‌کشیدند.

A howling wind.

بادی که زوزه می‌کشد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Tortured men were howling in agony.

مردان زیر شکنجه از شدت درد نعره می‌کشیدند.

The sick child howled all night.

کودک بیمار سرتاسر شب ناله می‌کرد.

The representatives howled at the blunder.

آن اشتباه بزرگ فریاد اعتراض نمایندگان را بلند کرد.

Newsboys were howling the news.

روزنامه‌فروشان خبر را جار می‌زدند.

They raised a howl over high taxes.

آن‌ها از مالیات‌های سنگین دادشان بلند شده بود.

howls of protest

فریادهای اعتراض

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد howl

  1. noun, verb long, painful cry
    Synonyms:
    cry shout yell scream wail weep moan groan roar bellow clamor outcry lament whine bawl blubber shriek ululate bay bark yelp yip yowl hoot growl quest

Phrasal verbs

howl (somebody) down

با دادوفریاد اعتراض‌آمیز صدای ناطق را تحت‌الشعاع قرار دادن یا خفه کردن

Idioms

one's night to howl

نوبت عیش و عشرت شخص

ارجاع به لغت howl

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «howl» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/howl

لغات نزدیک howl

پیشنهاد بهبود معانی