آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Phrasal verbs
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۵ آبان ۱۴۰۴

    Hoot

    huːt huːt

    معنی hoot | جمله با hoot

    noun countable

    جیغ، بوق، داد، همهمه، فریاد

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی پیشرفته

    مشاهده

    His appearance on stage was greeted by hoots of scorn.

    ظهور او بر صحنه با فریاد حاکی از تحقیر مواجه شد.

    verb - intransitive verb - transitive

    داد زدن، فریاد زدن، جیغ کشیدن، هو کردن، بوق زدن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    Don't hoot your horn!

    بوق نزن!

    The people hooted the speaker.

    مردم سخنران را هو کردند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    They hooted their disapproval.

    آنان با همهمه ناخشنودی خود را ابراز کردند.

    to hoot an actor off the stage

    با هو کشیدن بازیگری را از صحنه بیرون راندن

    noun countable

    هوهوی جغد

    the hoot of an owl

    صدای جغد، هوهوی جغد

    verb - intransitive

    هوهو کردن جغد

    The ominous sound of an owl hooting.

    آواز شوم جغدی که هوهو می‌کند.

    noun countable

    (چیز) کم، ناچیز، پشیز

    It's not worth a hoot.

    یک پشیز هم نمی‌ارزد.

    give a hoot about something (or give two hoots about something)

    (به چیزی) اصلاً اهمیت ندادن، خم به ابرو نیاوردن

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    She really didn't give two hoots about what the neighbors thought.

    اصلاً عین خیالش نبود که همسایه‌ها چه فکر می‌کنند.

    noun countable

    (شخص یا چیز) سرگرم‌کننده

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد hoot

    1. verb cry
      Synonyms:
      scream howl boo jeer hiss whistle heckle shout down scoff at scorn catcall razz

    Phrasal verbs

    hoot down

    هو کردن، با همهمه و غوغا صدای کسی را تحت‌الشعاع قرار دادن یا از جایی راندن

    سوال‌های رایج hoot

    معنی hoot به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «hoot» در زبان فارسی به‌طور کلی به معنای «هو»، «جیغ یا فریاد بلند»، «صدای جغد» و گاهی «خنده‌ی شدید و ناگهانی» است. این واژه بسته به بافت جمله، می‌تواند در موقعیت‌های گوناگون معنایی متفاوتی داشته باشد و از زبان گفتاری گرفته تا توصیف صداهای طبیعی و حتی کاربردهای طنزآمیز در مکالمات روزمره، به کار می‌رود.

    از نظر ریشه‌شناسی، «hoot» واژه‌ای کهن در زبان انگلیسی است که به دوران انگلیسی میانه بازمی‌گردد و از واژه‌ی آوایی (onomatopoeic) گرفته شده است؛ یعنی واژه‌ای که از تقلید صدا شکل گرفته. صدای خاص جغد، که به صورت «هوووت» شنیده می‌شود، الهام‌بخش پیدایش این واژه بوده است. در زبان انگلیسی امروزی، وقتی می‌گویند “The owl hooted in the night”، به معنای آن است که «جغد در شب صدا کرد». این کاربرد یکی از اصلی‌ترین و نخستین معانی واژه است.

    اما «hoot» فقط برای اشاره به صداهای طبیعی به‌کار نمی‌رود؛ در زبان گفتاری و غیررسمی، معنای گسترده‌تری یافته است. برای مثال، وقتی کسی می‌گوید “That movie was a hoot!” منظورش این است که «آن فیلم خیلی خنده‌دار یا سرگرم‌کننده بود». در این کاربرد، «hoot» به معنای «چیزی یا کسی که باعث خنده و شادی می‌شود» است. همچنین در عبارت‌هایی مانند “not give a hoot” یا “don’t care a hoot”، واژه‌ی hoot نشانه‌ی بی‌اهمیتی است؛ به‌طور مثال، “I don’t give a hoot about it” یعنی «اصلاً برایم مهم نیست».

    در متون ادبی یا توصیفی نیز، «hoot» برای ایجاد تصویر شنیداری به‌کار می‌رود. نویسندگان اغلب از این واژه برای القای حس سکوت شب، طبیعت یا تنهایی استفاده می‌کنند. مثلاً جمله‌ی “Only the hoot of an owl broke the silence” فضایی آرام، رازآلود و شاعرانه را به تصویر می‌کشد. در مقابل، در ادبیات عامه، این واژه گاه برای توصیف خنده‌ی ناگهانی و بی‌اختیار انسان نیز کاربرد دارد، مانند “She gave a hoot of laughter” به‌معنای «او یک خنده‌ی بلند و ناگهانی سر داد».

    در کاربردهای روزمره‌ی آمریکایی، «hoot» حتی می‌تواند نقش طنز یا محبت‌آمیز داشته باشد. مثلاً وقتی درباره‌ی کسی می‌گویند “!He’s such a hoot” منظورشان این است که آن فرد شوخ‌طبع و بانمک است. این نوع استفاده از واژه، آن را به بخشی از زبان غیررسمی و محاوره‌ای تبدیل کرده که در گفتگوهای دوستانه بسیار رایج است.

    «hoot» واژه‌ای است چندلایه که از تقلید صدای جغد آغاز شده و در گذر زمان وارد قلمرو احساسات و تعاملات انسانی شده است. این واژه نشان می‌دهد چگونه یک صدا می‌تواند در زبان به مفهومی گسترده‌تر تبدیل شود؛ مفهومی که هم می‌تواند سکوت شب را توصیف کند و هم لحظه‌ای از خنده و شادی انسان را به نمایش بگذارد.

    ارجاع به لغت hoot

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «hoot» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hoot

    لغات نزدیک hoot

    • - hoosegow
    • - hoosier
    • - hoot
    • - hoot down
    • - hoot owl
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    scopolamine hysteric hysterics organic thematic think twice thirster thought-provoking thoughtfulness through throw a tantrum throw in the towel hospitality huge effect hugo فانوس‌ماهی زمردماهی شش‌ماهی لای‌ماهی صحنه‌آرایی صحه صداع صدمه مصدوم ضخیم ضخامت طرز تلفظ مرغوبیت راغب
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.