امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Heckle

ˈhekl ˈhekl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun verb - transitive adverb
شانه کردن، (مجازا) سخت بازپرسی کردن از، سوال پیچ کردن، بباد طعنه گرفتن، شانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- The opposition (party) sent a group of hoodlums to heckle the prime minister.
- حزب مخالف عده‌ای اوباش را برای به‌هم زدن سخنرانی نخست‌وزیر فرستاد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد heckle

  1. verb jeer
    Synonyms:
    tease ridicule taunt gibe badger bait pester bother disturb worry bully torment dis interrupt shout at hound ride embarrass disconcert rattle discomfit faze chivy plague disrupt
    Antonyms:
    support help encourage promote

ارجاع به لغت heckle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «heckle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/heckle

لغات نزدیک heckle

پیشنهاد بهبود معانی