گذشتهی ساده:
encouragedشکل سوم:
encouragedسومشخص مفرد:
encouragesوجه وصفی حال:
encouragingتشویق کردن، دلگرم کردن، تقویت کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژهی ضروری
I encouraged them to learn foreign languages.
آنها را تشویق کردم که زبانهای خارجی را بیاموزند.
A teacher who encouraged students to riot.
معلمی که دانشآموزان را به شورش میانگیزاند.
Success encouraged her to try again.
موفقیت او را ترغیب کرد که باز هم تلاش کند.
پیش بردن، پروردن، رواج دادن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the government's plans to encourage literacy
برنامههای دولت برای ترویج سوادآموزی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «encourage» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/encourage