گذشتهی ساده:
brightenedشکل سوم:
brightenedسومشخص مفرد:
brightensوجه وصفی حال:
brighteningتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(آبوهوا) بهتر شدن
شاد شدن، مسرور شدن
مطبوع کردن، دلپذیر کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «brighten» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/brighten