گذشتهی ساده:
brightenedشکل سوم:
brightenedسومشخص مفرد:
brightensوجه وصفی حال:
brighteningروشن کردن، زرنگ کردن، درخشان شدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
When I mentioned money, her face brightened.
وقتی حرف پول را زدم قیافهاش شاد شد.
These flowers will brighten up the garden.
این گلها جلوهی تازهای به باغچه خواهند داد.
The situation is brightening up.
وضع دارد امیدبخشتر میشود.
گذشتهی ساده brighten در زبان انگلیسی brightened است.
شکل سوم brighten در زبان انگلیسی brightened است.
وجه وصفی حال brighten در زبان انگلیسی brightening است.
سومشخص مفرد brighten در زبان انگلیسی brightens است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «brighten» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/brighten